قم به عنوان خاستگاه سنتی ت شیعه و حوزه علمیه آن به عنوان بزرگترین مرکز علمی تشیع در ایران، از گذشته تاکنون نقشی پررنگ و تاثیرگذار در تحولات ی و اجتماعی کشور داشته است. این نقش و اثرگذاری به ویژه پس از مشروطه بسیار پررنگ تر و برجسته تر بوده بطوری که کمتر تحول ی و اجتماعی در سده اخیر ایران را می توان سراغ داشت که ردپای قم در آن دیده نشود.

در نیم قرن اخیر و تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، قم مرکز فرماندهی گروههای مذهبی و جریانات دینی در سراسر کشور بود و البته پس از آن نیز این نقش تاکنون حفظ شده است. اقامت سنتی مراجع شیعه چه قبل و چه بعد از انقلاب باعث گردیده تا مراکز قدرت و تصمیم گیری در کشور به ویژه پس از انقلاب اسلامی، همواره تعاملات خود را با این گروه حفظ و در برنامه ها و اقدامات خود نقطه نظرات ایشان را نیز مورد ملاحظه قرار دهند.

درخصوص رابطه مرجعیت با مردم و با حکومت باید دو مقطع زمانی را از هم تفکیک کرد؛ در دوران پیش از انقلاب هرچه ارتباط مراجع با حکومت ها کمرنگ تر و غیر علنی تر بود، رابطه آنها با مردم نزدیکتر و تنگاتنگ تر و بالعکس کسانی که ارتباط نزدیکتر و علنی تری با حکومت داشتند از نظر مقبولیت در میان مردم جایگاه نازلتری داشتند. به دیگر بیان از نظر تاریخی مردم بیشتر متمایل به تلقی جدایی دین از ت به معنای عدم مداخله دین در ت و بالعکس بودند و غالب مراجع دینی نیز با پرهیز از ورود به حوزه های ی، ضمن حفظ شأن و جایگاه دینی و مذهبی خود، توانستند درخت دینداری عامه را فربه تر و تنومندتر از پیش نمایند و به نظر می رسد همین پرهیز تاریخی از ورود به عرصه ت به آنها قداستی خاص بخشید و به عنوان منبعی موثق و مورد رجوع عامه مردم قرار داد.

دوری مراجع و نهادهای سنتی مذهبی از حاکمیت در پیش از انقلاب اسلامی این فایده را داشت که در برهه هایی که مردم شاهد ضعف و ناکارآمدی دولت ها و حاکمیت بودند، از طرف مردم هیچ تقصیری متوجه نهاد دین نمی شد و در باور و ذهنیت تاریخی عامه، راه دین و ت جدا بود و هر کدام مسئول تحولات و رخدادهای پیش آمده در حوزه خود بودند.

پس از انقلاب اسلامی اما داستان تغییر کرد، در اواخر دهه 40 و سالهای ابتدایی دهه 50 تعداد قابل توجهی از مراجع و علمای دینی بطور علنی وارد مبارزه ی با حاکمیت شدند و همین همراهی مراجع و علمای سنتی با انقلابیون، مردم را نیز که تا آن روز اعتمادی سنگین به این گروه داشتند به صحنه مبارزه آورد و معادلات را عوض کرد.

پس از پیروزی انقلاب رابطه مراجع با حاکمیت و مردم از شکل گذشته خارج شد و مراجع و علمای دینی در جایگاه حامیان و تاییدکنندگان حکومت و حاکمیت نیز قرار گرفتند و معدود صداهای مخالفی که در میان این گروه درخصوص انقلاب و حاکمیت وجود داشت خاموش شد.

ورود علنی و آشکار مراجع و علمای دینی به عرصه ت و حکومتداری شاید بزرگترین قمار ت شیعه در طول تاریخ بود که درصورت موفقیت می توانست نقطه عطفی در تاریخ تحولات شیعه قلمداد شود و درصورت شکست نیز می توانست تشیع را وارد بحرانهای خودساخته و نابودگر نماید. در همان سالهای ابتدایی انقلاب نیز عده ای در گوشه و کنار مخالفت خود را با حضور علما و ون دینی در ساختار حکومت اعلام می کردند که البته این اعتراضات راه به جایی نبرد و وعده هایی که در ابتدای نهضت درخصوص عدم ورود ون به حکومت داده شده بود نیز محقق نشد.

در دهه نخست انقلاب که کشور درگیر ناآرامی ها و سپس جنگ تحمیلی شد، تمرکز حاکمیت و مردم نیز بر حفاظت و پاسداری از میهن بود و مراجع و علمای شیعه نیز در سراسر کشور برضرورت مشارکت همگانی در جنگ علیه اشغالگران توصیه و تاکید داشتند و به همین ترتیب در این دوره شاهد همراهی تام و تمام مراجع و علما با حاکمیت هستیم.

دوران پس از جنگ که از آن با عنوان دوران سازندگی یاد می شود، آغاز دورانی بود که فشارهای اقتصادی و مشکلات معیشتی بیش از گذشته بروز و ظهور پیدا کرد و نیز درهمین دوره بود که نخستین جرقه های انشقاق در قم زده شد. داستان آیت الله منتظری و حوادث مربوط به او شوکی بزرگ بر جریان مرجعیت شیعه در قم وارد کرد. پس از این اتفاق برخی از علما و مراجع در همراهی بی چون و چرا با حاکمیت دچار تردید شدند و مشی و روشی محتاطانه را در پیش گرفتند. البته این گروه هیچ گاه بطور جدی و علنی وارد حوزه نقد حاکمیت و اعتراض به آن نشدند اما با اعتزال و گوشه گیری، از ورود به مناسبات ی پرهیز کرده و به نوعی وارد دوران تقیه شدند.

با پایان جنگ و آغاز دوران سازندگی، مطالبات مردم از حاکمیت بسیار گسترش یافت و ناکارآمدی در بخش های مختلف اجرایی بیش از پیش مشهود شد. همین ناکارآمدی ها اندک اندک تاثیرات منفی خود را بر روی ذهنیت مردم نسبت به نحوه حکمرانی و مملکت داری حاکمان آغاز کرد.همانگونه که گفته شد همزمان با دوران سازندگی فشارهای اقتصادی بر مردم بیشتر شد و نیتی های اجتماعی به دلیل نابسامانیهای اقتصادی نیز شکل گرفت.

از دوران پس از جنگ تاکنون غالب مراجع و علمای دینی بدون توجه به تغییرات و تحولات اجتماعی و فرهنگی در لایه های زیرین جامعه، اقدامات خود را بیشتر معطوف به مسایل و مباحث ی آن هم در جهت تایید حکمرانان کشور و حاکمیت کرده و از نظر الهیات اجتماعی به شدت کم کار بوده اند. همین بی اعتنایی ها به ویژه درخصوص اوضاع معیشتی جامعه و مردم و نابسامانیهای موجود در کشور، ذهنیت مردم را نسبت به جریان سنتی مرجعیت درگیر تحول کرد. مردمی که زیر فشارهای سنگین اقتصادی، رفاه و معیشت آنها مورد تهدید قرار گرفته بود، خود را به نوعی بی پناه یافته و تنها شاهد موضعگیری های لسانی مراجع شیعه آن هم در حد توصیه و سفارش به دولتمردان برای توجه به وضعیت معیشت و رفاه مردم می دیدند.

سکوت و همراهی مراجع و علمای دینی درقبال تهدیدات رفاهی و معیشتی مردم که جامعه را در می نوردید باعث رواج نگاه تردید آمیزی به این قشر گردید و این تلقی را که ت سنتی بواسطه امتزاج با ت و حاکمیت، دیگر واجد آن پایگاه مردمی گذشته نیست را گسترش داد.

در سالهای پس از انقلاب و به ویژه در دهه اخیر، تشکیلات وابسته به مرجعیت شیعه بطور چشمگیری گسترش یافت و نتیجه آن وابستگی بیش از پیش این نهاد مقدس به حاکمیت و دولتها گردید. همین وابستگی ها به ویژه در بخش مالی برای تشکیلات پیرامونی شاید مهمترین دلیل سکوت و همراهی مراجع با حاکمیت و دوری از مردم است که متاسفانه در این سالها این روند سرعت بیشتری به خود گرفته است. گذشته از این، تدوین و اجرای نظامنامه ای درخصوص شناسایی،تعیین و معرفی مراجع جدید نیز شائبه ی حکومتی شدن نهاد مرجعیت را پیش کشیده است.

گویی مرجعیت شیعه در این سالها ـ و شاید بالاجبارـ استقلال هویتی خود را از دست داده و در مقایسه با 50 سال پیش دچار تنزل رتبه اجتماعی گردیده است. در خوش بینانه ترین حالت می توان گفت که مرجعیت شیعه در قم، به ویژه در دو دهه گذشته،خود را وارد دوران تقیه کرده است. اینکه این تقیه تا چه حد درست، به جا و قابل دفاع باشد و یا اینکه چه فواید و یا تبعاتی برای کیان تشیع در پی خواهد داشت را، تاریخ برای ما روایت خواهد کرد.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بانک رایگان مقالات فارسی دانلود رایگان مجموعه بهترین ها -دانلود پایان نامه - تحقیق- مقاله - پروژه تهران کلایمر خانه ي خانواده بروزترین وبسایت در رزبلاگ وبلاگ چشم برخـــوار نوشته هایی برای فردا Edward ☫کربلایی110-علی اکبرمحمّدزاده ☫